عرصه ی زیست، ورطه ی پزشکی

عرصه ی زیست، ورطه ی پزشکی

برادرانه های یک معلم دانشجو
عرصه ی زیست، ورطه ی پزشکی

عرصه ی زیست، ورطه ی پزشکی

برادرانه های یک معلم دانشجو

و بالاخره فصل امتحانات

سال تموم شد، هنوز دوم ها سنچخ بین الپایه ای نداشتن


سال تموم شد، هنوز اول ها رو در و دیفال مدرسه چیز مربوطی را مشاهده نکردند


چرا؟


سوال به جایی است که کسی از من نپرسیده است( شاید هم پرسیده من یادم نیست )، اما در هر صورت سوال خوبی است.

جواب اینجاست که گروه فخیمه ی زیست شناسی که یک سال در خدمت شما بوده، کار زیاد داشته و نیرو بسیار کم. یعنی اندازه ی 6 نفر کار بوده( خودتون حساب کنین دیگه، 9 تا کلاس اول و دوم) اما فقط دو نفر آدم بودیم! اما با این حال خیلی کارها انجام شده که خودتون می تونید بهشون فکر کنید.


خلاصه اینکه این دو نفر ( منظور جناب آقای ع. افشار و عستاد [...] اسفندیاری) علاوه بر کارهای مدرسه که در پاراگراف بالا حجم اش مشخص شد، خودشان نیز درس و زندگی دارند آقا جان. به خاطر همین شما را به خرما(!) اندکی ما را درک بفرمایید و تاخیر ها و یا تعویض زمان ها را به حساب خرد شدن استخوان های کمرمان زیر بار سنگین برنامه ها بگذارید و به بزرگی خودتان، ببخشایید... اما بدانید کاری نیست که نا تمام بماند


سنچخ دوم ها انشاءالله یکی از برنامه های کارآزمون می شود.( انشاءالله)


درو دیوار مدرسه هم کم کم شروع به پر شدن از آثار اولی ها می گردد.( باز هم ایشالا)


فعلا خداحافظ

درس بخونین

ح.ر.پ. اسفندیاری

یا علی(ع)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد